قسمت پنجم(کی گفت؟؟؟)
سلام...سلام...
یه سلام گرم...
بعد از مدتی با قسمت پنجم داستان در خدمتتون هستم
داستان در ادامه مطلب....

سلام...سلام...
یه سلام گرم...
بعد از مدتی با قسمت پنجم داستان در خدمتتون هستم
داستان در ادامه مطلب....

اینم قسمت چهارم....
داستان در ادامه مطلب....

داستان در ادامه مطلب....

داستان در ادامه مطلب...

واسه داستان زناشون انتخاب کردم تا عکساشون بهتر باشه...
در ادامه داستان بخونید....

دین وینچستر...... در نقش دین
شبنم لمبرت..... در نقش لوسیفر
ادام لمبرت..... در نقش شیطان
شیدا..... در نقش عشق شیطان
دریا.....در نقش املیا(عشق سم)
کستیل.....درنقش کستیل فرشته مقرب
شهاب.....در نقش بابی سینگر
رها.....در نقش پلیس(اف بی ای)
ستایش.....در نقش ادام(برادر سم و دین)
توماس(اشکان).....در نقش سم وینچستر
سارا(مدیر وبلاگ).....در نقش لارا(عشق دین)
خوب اینم از بازیگرا...امشب منتظر قسمت اول داستان باشید...بوس بوس![]()
![]()
![]()
![]()
قراره توی وبلاگم داستان جدید فصل ۸ سوپرنچرال رو خودم بنویسم...
به نوعی دارم خلاقیت به خرج میدم واسه خودمون داستان مینویسیم....
خوبه و از دوستای گلم کسایی که دوست دارن اسمشون تو داستان باشه تو قسمت نظرات وبلاگ بگن تا از هفته اینده داستان شروع میشه......
میخوام فصل ۸ سوپرنچرال رو به قلم و داستانی که خودم درنظر دارم بنویسم...
امیدوارم خوشتون بیاد

یادتون نره بگید.....بوس بوس